استادی وارد کلاس شد.
سه رقم 2 و4 و 8 را روی تخته سیاه نوشت و سپس رو به شاگردان کرد و پرسید:
خب,پاسخ چیست؟
برخی از شاگردان گفتند:جمعش میشود 14
استاد سرش را به علامت منفی تکان داد.
برخی دیگر گفتند:یک تصاعد عددی است و عدد بعد هم میشود 16
استاد سرش را به علامت منفی تکان داد.
عدهای که در ته کلاس نشسته بودند گفتند:جوابش میشود 64
باز سرش را به علامت منفی تکان داد.و گفت: "نه"
همه شما در دادن پاسخ عجله کردید هیچکدام نپرسید مساله چیست؟
مادامی که این سوال کلیدی را نپرسیده باشید
نه تنها قادر به تشخیص مساله نخواهید بود بلکه پاسخ آن را هم نخواهید یافت
حق با استاد است این امر به قدری ساده و پیش پا افتاده است که
اغلب به فراموشی سپرده میشود.
اکثریت قریب به اتفاق ما در غالب موارد بدون آنکه اطلاع درستی از صورت مسالهای داشته باشیم
پاسخ فوری به آن میدهیم.
نکته:درک مشکل مساوی با حل آن نیست
اما چنانچه مشکلی را خوب درک نکنید هرگز راه حلی را نیز برای آن نخواهید یافت.
در یک مهمانی دو پزشک سرمیز با هم نشسته بودند
یکی از آنها پیرمردی بازنشسته و دیگری پزشکی جوان و مشهور بود.
دکتر جوان خسته و آشفته با خستگی خودش را روی صندلی انداخت و گفت:ای کاش این تلفن برای چند لحظه از کار میافتاد.
از بس مریض و مراجعه کننده دارم نمیتوانم به کوچکترین کاری برسم.
پزشک پیر به آرامی گفت:میتوانم احساسات تو را به خوبی درک کنم.
چون خودم زمانی دقیقا وضع تو را داشتم.
اما خدا را شکرگزار باش که تلفنت به صدا درمیآید.
از اینکه مردم به تو محتاج و نیازمندند خرسند باش.
دیگر هیچ کس به من زنگ نمیزند .
چقدر آرزو داشتم تلفنم به صدا در میآمد.
دیگر نه کسی مرا میخواهد و نه نیازی به من دارد.
اکنون به من همچون کسی که یادش به خیر باشد اشاره میشود.
خدایا!
میدانم که بیعیب نیستم
میدانم که گاهی تو را فراموش میکنم
میدانم که ایمانم دچار لغزش شده است
میدانم گاهی خونسردیام را از دست میدهم
اما از اینکه مرا بیقید و شرط دوست داری
و فرصت دیگری به من میبخشی تا از نو آغاز کنم
سپاسگزارم!
خدایا تو را تا بینهایت دوست دارم دوست دارم دوست دارم
شکـــــــــــــــرت خدای مهربونم
اگر امروزکه بیدار شدی و به جای احساس بیماری بیشتر احساس سلامتی کردی .
تو خوشبخت تر از یک میلیون نفری هستی که تا آخر این هفته بیشتر زنده نیستند!
اگر هیچ وقت خطر جنگ را تجربه نکردی و تنهایی زندان را نمی شناسی
تو در شمار پانصد میلیون نفرآدم خوشبخت دنیا هستی.
اگر میتوانی در یک جلسهی مذهبی شرکت کنی بدون ترس از اذیت وآزار
دستگیری شکنجه,, وحشت از مرگ داشته باشی خوشبخت تر از سه میلیون نفر دیگر در جهان هستی
اگر درجیب یا کیف خود پول داری و میتوانی خرج کنی جزو هشت درصد آدمهای پولدار دنیا هستی!
اگر پدر و مادرت هنوز زندهاند و هنوز با هم زندگی میکنند تو واقعا خوشبختی!
اگر سرت را بالا میگیری لبخند میزنی و احساس خوبی داری خوشبختی
چون خیلیها میتوانند این کار را بکنند ولی نمیکنند!
اگر امروز و دیروز دعا کردی واقعا خوشبختی
چون اعتقاد داری که خدا هنوز صدای ما را میشنود و به ما جواب میدهد.
و در آخر این که اگر میتوانی در این لحظه این مطلب را بخوانی
خوشبخت تر از کسانی هستی که نمیتوانند این مطلب را بخوانند.