تــــــــرقـــی

تــــــــرقـــی

آغاز یک تغییر/گامی به سوی پیشرفت
تــــــــرقـــی

تــــــــرقـــی

آغاز یک تغییر/گامی به سوی پیشرفت

مهم این است

مهم نیست کجا زندگی می‌کنی, مهم این است, چگونه زندگی می‌کنی؟


مهم نیست همیشه بهترین باشی ,مهم این است که هر چه را در توان داری, به اجرا بگذاری.


مهم نیست چقدر کتاب می‌خوانی ,مهم این است چقدر آموزه‌های آنرا در زندگی به کار می‌بری.


مهم نیست در کتابخانه چند کتاب داری,مهم این است کتابخانه ذهنت پربار باشد.


مهم نیست چند سال زندگی کنی, مهم این است چند سال مفید زندگی کنی.


اگر مهم های حقیقی را بشناسی و درونت را بسازی, ظواهر معنای دیگری پیدا می‌کنند.



تو که کنارم باشی

وقتی حرف تلخی دلم را می‌شکند......


وقتی حقی از من ضایع می‌شود.........


وقتی به من ظلم می‌شود.............


تو را که می‌بینم وحضورت را حس می‌کنم پر از عشق می‌شوم.


پر از آرامش می‌شوم.


اندوهم را فراموش می‌کنم و پر از احساس می‌شوم.


ای مهربان!


تو که کنارم باشی هر اتفاقی برایم خوشایند است.



بیمار پیر و پزشک

شخص پیری که بسیار فرتوت شده بود نزد پزشک برای درمان دردهای خود رفت گفت:


بینی‌ام درد می‌کند.

پزشک:از پیری است.


پیر:چشمم تاریک شده

پزشک:ازپیری است


پیر :کمرم زیاد درد می‌کند.

پزشک:آن هم ازپیری است.


پیر:غذاها و نوشابه‌ها برایم لذتی ندارد.

پزشک:آن هم از پیری است.


پیر تنگی نفس دارم.

پزشک :آن هم از پیری است.


پیر: کمرم خمیده و کژپشت شده‌ام.

پزشک: از پیری است.


پیر ناراحت شده و به پزشک گفت:

تو از پزشکی فقط همین یک جمله را یاد گرفته‌ای؟


پزشک:این خشم و عدم تحمل نیز از پیری است.


آری بعضی بدن پیر دارند ولی روحشان جوان است و در جهان معنا مست جلوه الهی می‌باشند.مانند پیامبران و اولیای خدا..


بنابراین به کالبد آنها منگر,در دریای دل آنها شناوری کن و از جوانی و نشاط آنها بهره بگیر نه آنکه سیرت رابخاطر صورت نادیده بگیری تو صافی دل آنها را آینه خود قرار بده و باطن بین باش نه ظاهر بین!!.


مثنوی

مشکلات

در زندگی هر مرد یا زنی زمانی فرا می‌رسد که به تلاش فوق‌العاده‌ای نیاز است.زمانی که هر دری را زده‌ایم و نتیجه نگرفته‌ایم.زمانی‌که زندگی ظالمانه به نظر می‌رسد.زمانی‌که هر چه ایمان و ارزش, محبت, گذشت و پشتکار داشته‌ایم صرف کرده‌ایم و حتی از حد خود فراتر رفته‌ایم ..


بعضی از مردم چنین شرایطی را فرصتی می‌دانند تا توانایهای خود را بهتر سازند و خود را محک بزنند.بعضی‌ها هم اجازه می‌دهند که این تجربیات تلخ آنها را نابود سازد.هرگز فکر کرده‌اید که چرا افراد مختلف در برابر دشواریهای زندگی عکس‌العملهای گوناگون از خود بروز می‌دهند؟


هر روز را یک بار زندگی کنید

هر کس فقط می‌تواند روزانه در یک نبر‌د شرکت کند.هنگامیکه دو ابدیت ترسناک«دیروز»و«امروز»را در برابرمان قرار می‌دهیم به لرزش می‌افتیم.


این تجربه امروز نیست که مردم را به پریشانی می‌کشاند بلکه افسوس یا تلخی آن چیزی است که دیروز اتفاق افتاده و ترس از اتفاقی است که فردا رخ می‌دهد.بنابر‌این اجازه دهید هر روز را یک بار زندگی کنیم:امروز را!!